پایگاه اینترنتی آخرین بت شکن

محمدرضا محمدزاده شنبه 13 ارديبهشت 1393 1:9 ::

 شهادت امام هادی(ع) ، مظلوم ترین امام روزگارمان را برتمام مسلمین جهان تسلیت عرض می گویم

به عشق نام امامی که در زمان حیات به خانه اش هجمه می بردند به بهانه مخفی نمودن سلاح!

وحال به نام بزرگوارش به بهانه کینه از نوه اش مهدی فاطمه!

فراهم شدن آب براى نماز
مرحوم شيخ حُرّ عاملى رضوان اللّه عليه ، به نقل از كافور خادم حكايت كند:
در يكى از روزها حضرت ابوالحسن ، امام هادى عليه السلام مرا مخاطب قرار داد و اظهار نمود: اى كافور! آن سطل را پر از آب كن و در فلان محلّ مخصوص كه حضرت خود معيّن نمود بگذار، تا هنگام نماز به وسيله آن وضو بگيرم .
و بعد از اين دستور، مرا براى انجام كارى روانه نمود و فرمود: هرگاه بازگشتى ، سطل آب را در همان جائى كه گفتم ، بگذار تا براى وضوء گرفتن آماده باشد.
كافور خادم افزود: سپس آن حضرت ، چون خسته بود در گوشه اى دراز كشيد تا استراحت نمايد؛ و در آن شب ، هوا بسيار سرد بود.
ولى متأ سّفانه من فراموش كردم كه طبق دستور آن حضرت ، سطل آب را در آن محلّ معيّن شده بگذارم .
پس چون لحظاتى گذشت ، متوجّه شدم كه امام عليه السلام از جاى خود برخاسته است و در حال آماده شدن براى نماز مى باشد و من - چون سطل آب را فراهم نكرده بودم از ترس آن كه روبروى هم نگرديم و احياناً حرفى به من نزند - مخفى شدم .
ولى در پيش خود، خيلى احساس ناراحتى و شرمسارى مى كردم ، كه چرا آب را فراهم نكرده ام ؛ و به همين جهت مى ترسيدم كه مورد سرزنش و ملامت حضرت قرار گيرم .
در همين افكار بودم ، كه ناگهان امام عليه السلام با حالت غضب مرا صدا نمود، با خود گفتم : به خدا پناه مى برم .
و هيچ عذرى نداشتم كه مثلاً بگويم فراموش كردم ؛ و به هر حال پاسخ حضرت را دادم و جلو رفتم .
چون نزديك شدم ، فرمود: اى كافور! چرا چنين كرده اى ، آيا نمى دانستى كه من براى وضوء از آب گرم استفاده نمى كنم ؛ بلكه بايد آب ، عادى و سرد باشد، چرا آب را گرم كرده اى ؟!
با حالت تعجّب عرضه داشتم : اى مولا و سرورم ! به خدا قسم ، من فراموش كردم كه آب در سطل بريزم و حتّى دست به سطل نزده ام .
سپس حضرت فرمود: الحمدللّه ، كه خداوند متعال در هيچ حالى ما را فراموش و رها نمى كند و ما نيز سعى كرده ايم تا مستحبّات الهى را نيز انجام دهيم و در هيچ حالى آن ها را ترك نكرده ايم

نمايش لشكر امام در مقابل خليفه
روزى متوكّل عبّاسى جهت ايجاد وحشت و ترس براى حضرت ابوالحسن ، امام هادى عليه السلام و ديگر شيعيان و پيروان آن حضرت ، دستور داد تا لشكريانش كه تعداد نود هزار اسب سوار بودند، خود را مجهّز و صف آرائى كنند.
و پيش از آن ، دستور داده بود تا هر يك از آن ها خورجين اسبش را پر از خاك نمايد و در وسط بيايانى تخليه كنند، كه در نتيجه تپّه بسيار عظيمى از خاك ها درست شد.
چون لشكريان در اطراف آن صفّ آرائى كردند، متوكّل با حالتى مخصوص بالاى تپّه رفت ؛ و سپس امام علىّ هادى عليه السلام را نزد خويش احضار كرد، تا عظمت لشكر و قدرت خود را به آن حضرت نشان دهد؛ و به وى بفهماند كه در مقابل خليفه هيچ قدرتى ، توان كمترين حركت را ندارد.
همين كه امام هادى عليه السلام كنار متوكّل عبّاسى قرار گرفت و آن صفوف فشرده و مجهّز را تماشا كرد، به او فرمود: آيا ميل دارى من نيز لشكر خود را به تو نشان دهم ؟
متوكّل اظهار داشت : آرى .
بعد از آن ، حضرت دعائى را به درگاه خداوند متعال خواند، پس ناگهان ما بين آسمان و زمين ، از سمت شرق و غرب ، لشكريانى مجهّز صفّ آرائى كرده و منتظر دستور مى باشند.
متوكّل با ديدن چنين صحنه اى مدهوش و وحشت زده گرديد.
و چون او را به هوش آوردند، حضرت به او فرمود: ما با شما در رابطه با مسائل دنيا و رياست ، درگير نخواهيم شد؛ چون كه ما مشغول امور و مسائل مربوط به آخرت هستيم ، به جهت آن كه سراى آخرت باقى و أ بدى است و دنيا فانى و بى ارزش خواهد بود.
بنابر اين ، از ناحيه ما ترس و وحشتى نداشته باشيد؛ همچنين گمان خلاف و بد درباره ما نداشته باشيد

پيش بينى مهمّ در آزادى از زندان
مرحوم طبرسى ، راوندى ، إ ربلى ، ابن شهرآشوب و برخى ديگر از بزرگان آورده اند:
يكى از اصحاب حضرت ابوالحسن ، امام هادى صلوات اللّه عليه به نام محمّد بن فرج رُخجى حكايت كند:
روزى امام عليه السلام برايم نامه اى را به اين مضمون فرستاد:
اى محمّد! مسائل و امور خود را بررسى كن و تجهيزات لازم را فراهم ساز.
هر چه فكر كردم منظور امام عليه السلام چيست ، متوجّه نشدم تا آن كه پس از گذشت چند روز، مأ مورى از طرف حكومت آمد و مرا به زندان برد و دست و پايم را با زنجير بستند و تمام اموالم را ممنوع التّصرف اعلام كردند.
مدّت هشت روز با چنان حالتى در زندان به سر بردم ، تا اين كه نامه اى ديگر از آن حضرت در زندان به دستم رسيد كه در آن مرقوم فرموده بود: اى محمّد! سعى كن در ضلع غربى زندان سُكنى و منزل ننمائى .
هنگامى كه نامه را خواندم بسيار تعجّب كردم و با خود گفتم : من در زندان هستم و امام عليه السلام براى من چنين مطلبى را مى نويسد، در صورتى كه سرنوشت من معلوم نيست .
چون دو سه روزى از آمدن نامه حضرت گذشت ، ماءمورى آمد و زنجيرهائى كه بر دست و پاى من بود باز كرد و مرا از زندان آزاد گردانيد، بعد از آن ، نامه اى براى امام هادى عليه السلام فرستادم تا از خداوند متعال درخواست نمايد اموال و ثروتم را بازگردانند.
حضرت در جواب نامه من ، مرقوم فرمود: به همين زودى اموال تو را به تو بر مى گردانند و اگر هم آن ها را به تو ندهند، ضرر و زيانى به تو نخواهد رسيد، چون تو از آن ها بهره اى نخواهى برد.
ست - گويد: هنوز محمّد بن فرج به عسكر - يعنى سامراء - نرسيده بود كه دستور آزادى كليّه اموالش صادر شد، ولى پيش از آن كه نامه رفع ممنوعيّت از اموال به دستش برسد مرگ او را ربائيد و از دنيا رفت و طبق پيش بينى امام عليه السلام بهره اى از أ موال خود نبرد.(46)
هدايت گمراه با سخنى كوتاه
مرحوم طبرسى ، راوندى ، ابن شهرآشوب ، شيخ حرّ عاملى و برخى ديگر از بزرگان رضوان اللّه عليهم آورده اند:
شخصى بود به نام جعفر بن قاسم هاشمى از أ هالى بصره كه از سران واقفيّه به حساب مى آمد.
روزى حضرت ابوالحسن ، امام هادى عليه السلام او را در يكى از كوچه هاى شهر سامراء ديد، هنگامى كه نزديك يكديگر مُواجه شدند، حضرت به او اشاره كرد و فرمود:
تا چه مدّتى در خواب هستى ؟
آيا زمان آن فرا نرسيده است كه از خواب بيدار شوى ؟
جعفر گويد: همين كه امام عليه السلام چنين سخنى را با من مطرح نمود، ناگهان درون من تحوّلى به وجود آمد.
پس از گذشت چند روزى ، براى يكى از فرزندان خليفه ناراحتى پيش آمد و نذر كرد كه سفره وليمه اى پهن كند و افراد را براى خوردن طعام دعوت نمايد.
امام هادى عليه السلام نيز در بين دعوت شدگان بود؛ و چون حضرت وارد مجلس شد تمام افراد به جهت عظمت و احترام او سكوت كرده و مجلس آرامش يافت .
در آن مجلس جوانى حضور داشت كه متلك گو و اهل مزاح و مسخره بازى بود، وقتى آن عظمت و جلال حضرت و سكوت مجلس را مشاهده كرد، مشغول شوخى و گفتن متلك (و جُك ) شد و افراد را مى خندانيد.
حضرت به آن جوان خطاب كرد و فرمود: اين چه كارى است كه انجام مى دهى ؟
آيا با اين روش شادمان هستى ؟
حال آن كه از ياد خداوند متعال غافل شده اى ! تو بعد از سه روز ديگر در بين أ هل قبور و مردگان دفن خواهى شد.
تمام افرادى كه در مجلس حضور داشتند، مبهوت گشته و گفتند: اين بهترين دليل بر حقانيّت اوست ، بايد صبر كنيم و ببينيم نتيجه چه خواهد شد.
جوان با شنيدن اين سخن از حركات ناشايسته خود پشيمان شد و دست برداشت و افراد غذاى خود را ميل كردند.
فرداى آن روز جوان مريض شد و سپس مُرد، روز سوّم او را در قبرستان دفن كردند

14 حدیث از ایشان

قالَ الا مامُ اءبو الحسن ، علىّ الهادى صلوات اللّه و سلامه عليه :
1 مَنِ اتَّقىَ اللّهَ يُتَّقى ، وَمَنْ اءطاعَ اللّهَ يُطاعُ، وَ مَنْ اءطاعَ الْخالِقَ لَمْ يُبالِ سَخَطَ الْمَخْلُوقينَ، وَمَنْ اءسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ اءنْ يَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقينَ.(62)
ترجمه :
فرمود: كسى كه تقوى الهى را رعايت نمايد و مطيع احكام و مقرّرات الهى باشد، ديگران مطيع او مى شوند.
و هر شخصى كه اطاعت از خالق نمايد، باكى از دشمنى و عداوت انسان ها نخواهد داشت ؛ و چنانچه خداى متعال را با معصيت و نافرمانى خود به غضب درآورد، پس سزاوار است كه مورد خشم و دشمنى انسان ها قرار گيرد.
2 قالَ عليه السلام : مَنْ اءنِسَ بِاللّهِ اسْتَوحَشَ مِنَ النّاسِ، وَعَلامَةُ الاُْنْسِ بِاللّهِ الْوَحْشَةُ مِنَ النّاسِ.(63)
ترجمه :
فرمود: كسى كه با خداوند متعال مونس باشد و او را اءنيس خود بداند، از مردم احساس وحشت مى كند.
و علامت و نشانه اءنس با خداوند وحشت از مردم است يعنى از غير خدا نهراسيدن و از مردم احتياط و دورى كردن .
3 قالَ عليه السلام :السَّهَرَ اءُلَذُّ الْمَنامِ، وَالْجُوعُ يَزيدُ فى طيبِ الطَّعامِ.(64)
ترجمه :
فرمود: شب زنده دارى ، خواب بعد از آن را لذيذ مى گرداند؛ و گرسنگى در خوشمزگى طعام مى افزايد يعنى هر چه انسان كمتر بخوابد بيشتر از خواب لذت مى برد و هر چه كم خوراك باشد مزّه غذا گواراتر خواهد بود .
4 قالَ عليه السلام : لا تَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنْ كَدِرْتَ عَلَيْهِ، وَلاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّكَ إ لَيْهِ، فَإ نَّما قَلْبُ غَيْرِكَ كَقَلْبِكَ لَهُ.(65)
ترجمه :
فرمود: از كسى كه نسبت به او كدورت و كينه دارى ، صميّميت و محبّت مجوى .
همچنين از كسى كه نسبت به او بدگمان هستى ، نصيحت و موعظه طلب نكن ، چون كه ديدگاه و افكار ديگران نسبت به تو همانند قلب خودت نسبت به آن ها مى باشد.
5 قالَ عليه السلام : الْحَسَدُ ماحِقُ الْحَسَناتِ، وَالزَّهْوُ جالِبُ الْمَقْتِ، وَالْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داعٍ إ لَى الْغَمْطِ وَالْجَهْلِ، وَالبُخْلُ اءذَمُّ الاْ خْلاقِ، وَالطَّمَعُ سَجيَّةٌ سَيِّئَةٌ.(66)
ترجمه :
فرمود: حسد موجب نابودى ارزش و ثواب حسنات مى گردد.
تكبّر و خودخواهى جذب كننده دشمنى و عداوت افراد مى باشد.
عُجب و خودبينى مانع تحصيل علم خواهد بود و در نتيجه شخص را در پَستى و نادانى نگه مى دارد.
بخيل بودن بدترين اخلاق است ؛ و نيز طَمَع داشتن خصلتى ناپسند و زشت مى باشد.
6 قالَ عليه السلام : الْهَزْلُ فكاهَةُ السُّفَهاءِ، وَ صَناعَةُ الْجُهّالِ.(67)
ترجمه :
فرمود: مسخره كردن و شوخى هاى - بى مورد - از بى خردى است و كار انسان هاى نادان مى باشد.
7 قالَ عليه السلام : الدُّنْيا سُوقٌ رَبِحَ فيها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ.(68)
ترجمه :
فرمود: دنيا همانند بازارى است كه عدّه اى در آن براى آخرت سود مى برند و عدّه اى ديگر ضرر و خسارت متحمّل مى شوند.
8 قالَ عليه السلام : النّاسُ فِى الدُّنْيا بِالاْ مْوالِ وَ فِى الاَّْخِرَةِ بِالاْ عْمالِ.(69)
ترجمه :
فرمود: مردم در دنيا به وسيله ثروت و تجمّلات شهرت مى يابند ولى در آخرت به وسيله اعمال محاسبه و پاداش داده خواهند شد.
9 قالَ عليه السلام : مُخالَطَةُ الاْ شْرارِ تَدُلُّ عَلى شِرارِ مَنْ يُخالِطُهُمْ.(70)
ترجمه :
فرمود: همنشين شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستى و شرارت تو خواهد بود.
10 قالَ عليه السلام : أ هْلُ قُمْ وَ أ هْلُ آبَةِ مَغْفُورٌلَهُمْ ، لِزيارَتِهِمْ لِجَدّى عَلىّ ابْنِ مُوسَى الرِّضا عَلَيْهِ السَّلامُ بِطُوس ، اءلا وَ مَنْ زارَهُ فَأ صابَهُ فى طَريقِهِ قَطْرَةٌ مِنَ السَّماءِ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ.(71)
ترجمه :
فرمود: اءهالى قم و اءهالى آبه يكى از روستاهاى حوالى ساوه آمرزيده هستند به جهت آن كه جدّم امام رضا عليه السلام را در شهر طوس زيارت مى كنند.
و سپس حضرت افزود: هر كه جدّم امام رضا عليه السلام را زيارت كند و در مسير راه صدمه و سختى تحمّل كند خداوند آتش را بر بدن او حرام مى گرداند.
11 عَنْ يَعْقُوبِ بْنِ السِّكيتْ، قالَ: سَاءلْتُ أ بَاالْحَسَنِ الْهادى عليه السلام : ما بالُ الْقُرْآنِ لا يَزْدادُ عَلَى النَّشْرِ وَالدَّرْسِ إ لاّ غَضاضَة ؟
قالَ عليه السلام : إ نَّ اللّهَ تَعالى لَمْ يَجْعَلْهُ لِزَمانٍ دُونَ زَمانٍ، وَلالِناسٍ دُونَ ناسٍ، فَهُوَ فى كُلِّ زَمانٍ جَديدٌ وَ عِنْدَ كُلِّ قَوْمٍ غَضُّ إ لى يَوْمِ الْقِيامَةِ.(72)
ترجمه :
يكى از اصحاب حضرت به نام ابن سِكيّت گويد: از امام هادى عليه السلام سؤ ال كردم : چرا قرآن با مرور زمان و زياد خواندن و تكرار، كهنه و مندرس نمى شود؛ بلكه هميشه حالتى تازه و جديد در آن وجود دارد؟
مام عليه السلام فرمود: چون كه خداوند متعال قرآن را براى زمان خاصّى و يا طايفه اى مخصوص قرار نداده است ؛ بلكه براى تمام دوران ها و تمامى اقشار مردم فرستاده است ، به همين جهت هميشه حالت جديد و تازه اى دارد و براى جوامع بشرى تا روز قيامت قابل عمل و اجراء مى باشد.
12 قالَ عليه السلام :الْغَضَبُ عَلى مَنْ لا تَمْلِكُ عَجْزٌ، وَ عَلى مَنْ تَمْلِكُ لُؤْمٌ.(73)
ترجمه :
فرمود: غضب و تندى در مقابل آن كسى كه توان مقابله با او را ندارى ، علامت عجز و ناتوانى است ، ولى در مقابل كسى كه توان مقابله و رو در روئى او را دارى علامت پستى و رذالت است .
13 قالَ عليه السلام : يَاْتى عَلماءُ شيعَتِنا الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّينا وَ اءهْلِ وِلايَتِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ، وَالاْ نْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تيجانِهِمْ.(74)
ترجمه :
فرمود: علماء و دانشمندانى كه به فرياد دوستان و پيروان ما برسند و از آن ها رفع مشكل نمايند، روز قيامت در حالى محشور مى شوند كه تاج درخشانى بر سر دارند و نور از آن ها مى درخشد.
14 قالَ عليه السلام : لِبَعْضِ قَهارِمَتِهِ: اسْتَكْثِرُوا لَنا مِنَ الْباذِنْجانِ، فَإ نَّهُ حارُّ فى وَقْتِ الْحَرارَةِ، بارِدٌ فى وَقْتِ الْبُرُودَةِ، مُعْتَدِلٌ فِى الاْ وقاتِ كُلِّها، جَيِّدٌ عَلى كلِّ حالٍ.(75)
ترجمه :
به بعضى از غلامان خود فرمود: بيشتر براى ما بادمجان پخت نمائيد كه در فصل گرما، گرم و در فصل سرما، سرد است .
و در تمام دوران سال معتدل مى باشد و در هر حال مفيد است .

 

در قسمت طرح گرافیکی شما می توانید طرح جدیدی که برای ایشان اماده شده ببینید و دانلود کنید.....



مطالب تصادفی



او مسلمان نیست.
تعداد بازدید:<-PostHit->

زن ≠ کالا
تعداد بازدید:<-PostHit->

دانشگاه انتظار
تعداد بازدید:<-PostHit->

عصر جهالت مدرن
تعداد بازدید:<-PostHit->

مطالب مرتبط



<-PostTitle->
تعداد بازدید:<-PostHit->

مطالب پر بازدید



قلب خون مهدی (عج)
تعداد بازدید:14193


سریال ضد اسلامی عمر فاروق
تعداد بازدید:6205


سرداب سامرا
تعداد بازدید:4724


خونین جگر
تعداد بازدید:4710


مدل گوشی شما چیست؟
تعداد بازدید:4310
صلوان یادت نره!!!!

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها: امام هادی,